سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ

حَیِ عَلَی الصَّلاةٌ
{جایگاه نماز در دین،جایگاه سر در بدن است.} پیامبر اکرم(ص) 

 

دو ماه پس از شروع جنگ ابراهیم به مرخصی آمد.با دوستان به دیدنش رفتیم.در آن دیدار ابراهیم از خاطرات و اتفات جنگ صحبت میکرد.اما از خودش چیزی نمی گفت.تا اینکه صحبت از نماز و عبادت رزمندگان شد.یکدفعه ابراهیم خندید و گفت:

"در منطقه المهدی درهمان روزهای اول پنج جوان به گروه ما ملحق شدند.آنها از یک روستا باهم به جبهه آمده بودند.چند روزی گذشت دیدم اینها اهل نماز نیستند.!

تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند.آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آمده بودند جبهه.

از طرفی خودشان هم دوست داشتند نماز را یاد بگیرند.من هم بعد از یاد دادن وضو یکی از بچه ها را صدازدم و گفتم:این اقا پیش نماز شما هر کاری کرد شماهم انجام بدید.من هم کنار شما می ایستم و ذکرهای نماز را بلند بلند تکرار میکنم تا یاد بگیرید.

ابراهیم به اینجا که رسید دیگر نمیتوانست جلوی خنده اش را بگیرد.چند دقیقه بعد ادامه داد:

"در رکعت اول وسط خواندن سوره ی حمد امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن.یک دفعه دیدم آن پنج نفر هم شروع کردند به خاراندن سر.!!

خنده م گرفته بود اما خودم را کنترل کردم.اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد.

امام جماعت به سمت چپ خم شد تا مهرش رابردارد.یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند.این جا بود که دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و زدم زیر خنده.!!"

 

 


 



[ سه شنبه 97/7/17 ] [ 5:38 عصر ] [ ساجده زارعی فتح آبادی ]
   ........   

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
RSS Feed

. .
کد حباب و قلب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 18321